گروه هنری سراب
  » گفت‌و‌گو با ”مسعود رایگان” کارگردان نمایش ”شرق شرق است”

  » به وبلاگ گروه هنری سراب خوش آمدید
موضوعات مطالب
نويسندگان وبلاگ
آمار و امكانات
تعداد بازديدها:

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 195
بازدید کل : 102591
تعداد مطالب : 171
تعداد نظرات : 33
تعداد آنلاین : 1





برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب

آپلود نامحدود عکس و فایل

آپلود عکس



طراح قالب

Template By: NazTarin.Com


درباره وبلاگ
مدیر گروه: رضا حیدریه
پيوند هاي روزانه
آرشيو مطالب
لينك دوستان

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

» دوستانه
» عکس های فوتبالی
» 18+
» تتورا
» اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان بوشهر
» صدا و سیمای بوشهر
» حوزه هنری بوشهر
» موبایل و سرگر می
» novel-رمان
» سرگرمی
» گروه موسیقی شبدیز
» اخبار ورزشی
» عسل چت
» fmi
» کیت اگزوز
» زنون قوی
» چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان گروه هنری سراب و آدرس sarabgroup.art.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





» گفت‌و‌گو با ”مسعود رایگان” کارگردان نمایش ”شرق شرق است”


علیرضا نراقی:
گفت‌و‌گو با مسعود رایگان دل نشین است. او درباره دغدغه اصلی‌اش که مهاجرت است اشراف و آگاهی زیادی دارد و کارگردانی است که درباره محدوده موضوع مورد توجه‌اش تحقیقات خوبی انجام داده است. رایگان پس از تجربه موفق "قاتل بی‌رحم" این بار متنی با فضای ملودرام را به صحنه برده تا با نگاه فانتستیک خودش در بستری واقعی، مهاجرت و معضلات آن را در نسل‌های متفاوت مهاجران بررسی کند.

 


***
کمی درباره جاذبه‌های این متن و دلایل انتخاب این نویسنده و ترجمه و کارگردانی اثرش توضیح دهید؟
ببینید مهاجرت یکی از دغدغه‌های من است. مهاجرت به معنای ورود به یک فضای بیگانه است که با سرزمین مادری فاصله زیادی دارد و همیشه موجب تضاد فرهنگی عمیقی می‌شود. به نظر من ما در ایران اطلاعات بسیار کمی درباره مهاجرت داریم. با اینکه مهاجرت در فضای کلی جهان بسیار زیاد است و حتی اگر به تاریخ و اسطوره های خودمان نگاه کنیم، می توانیم سیاوش را اولین مهاجر ایرانی در نظر بگیریم؛ اما هنوز چیز زیادی درباره مهاجرت و معضلات آن نمی‌دانیم. معمولاً در سراسر جهان هر چند وقت به علتی، یک مهاجرت دست جمعی اتفاق می‌افتد و در کشور ما هم این اتفاق زیاد افتاده؛ همین نکته لزوم واکاوی مهاجرت را خیلی زیاد می‌کند. ما کم‌تر به این مسأله پرداخته ایم  و به اعتقاد من جای خالی اش در تئاترمان وجود دارد. خوب این متن هم دارد موضوع تضادهای فرهنگی مهاجرت را مطرح می‌کند و برای همین برای من مهم بود که ترجمه و معرفی شود.
نکته منحصر به فرد این متن درباره مهاجرت چیست؟
چیزهای زیادی را می‌توان گفت، اما موضوع اصلی تقابل فرهنگی‌ای است که در این متن وجود دارد و شخصیت‌ها را سردرگم می کند. آنها با یک سؤال بی‌جواب روبرو هستند؛ اینکه من کیستم؟ آدم ها در زمانی که ما می‌بینیم به سامان رسیده‌اند و حالا دارند زندگی می‌کنند و اتفاقاً اینجاست که مشکلات اصلی، خود را نشان می‌دهد.
دقیقاً یکی از نقاط جذاب متن این است که بعد از بیست و چند سال هنوز آدم‌ها و نسل‌های جدیدی که در کشور مقصد متولد شده‌اند، با مهاجرت درگیر هستند.
بله. توجه داشته باشید که هر ملیتی در کشوری که به آن مهاجرت کرده کلونیای خاص خود را تشکیل می‌دهد و این مسأله ناگزیر است. همین موضوع برای خودش مشکلات جدیدی را سبب می‌شود. از سوی دیگر این سؤال من کیستم به واسطه برخوردهایی که با یک جوان مهاجر می‌شود، ادامه می‌یابد و حتی در نسل‌های جدید عمیق تر می‌شود.‌
نکته‌ای که در این متن هست، به اعتقاد من نقد مهاجر علاوه بر نقد مهاجرت است. شخص مهاجر دارد به دلیل عدم تطبیق خود با فضای جدید و سر باز زدن از پذیرش فرهنگ جدید نقد می‌شود، چقدر با این مسئله موافقید؟
ببینید داستان این متن، داستانی آشنا و کلی است. بحث کهنه و نو است. تنها نکته راه گشا در میان این درگیری‌ها دیالوگ است، اما مشکل  ایبو پدر خانواده این است که فقط مونولوگ می‌گوید. تنها از حرمت، احترام و ... می‌گوید و فکر نمی‌کند باقی آدم‌ها چه می‌خواهند و اصلاً چه می‌گویند. طبیعی است این در جامعه جدیدی که او به آنجا مهاجرت کرده، کارکرد ندارد.
در کارگردانی شما نکته‌ای وجود دارد که من در کار قبلی "قاتل بی‌رحم" هم می‌دیدم و آن ایجاد نوعی فانتزی در فضای متن است. می‌خواهم ببینم این سبک از کجا در کارهای شما می‌آید؟
 "قاتل بی‌رحم" و "شرق شرق است" هر کدام ساختار متفاوتی دارند. هر یک در جاهای متفاوتی اجرا می‌شوند. قاتل بی‌رحم در  یک جعبه سیاه اجرا می‌شد و "شرق شرق است" اینک  در یک صحنه کلاسیک اجرا می‌شود. این ها دو شیوه کاملاً متفاوت می‌طلبند. اما فانتزی که شما می‌گویید کاملاً درست است. این اتفاق در نمایش "رؤیای یک عکس" من هم می افتاد همیشه سعی می‌کنم این نکته را در کارهایم رعایت کنم، زیرا فکر می کنم قصه گویی و روایت جادوی تئاتر است و می خواهم با آن به همین شیوه برخورد کنم.  ما با همه چیز نمی‌توانیم ابزورد برخورد کنیم؛ هرچند که در "قاتل بی‌رحم" مایه‌هایی از ابزورد هم وجود دارد؛ اما ما رنگ آمیزی آدم‌ها را می بینیم. رنگ آمیزی کردن آدم ها سبب می شود که شخصیت ها پس از پایان نمایش با جزئیات در ذهن ما بمانند. تمهید من هم برای فانتزی کردن شکل شخصیت‌ها به همین دلیل است که این شخصیت‌ها با جزئیات در ذهن مخاطب بمانند. در غیر این صورت کار یکنواخت و غیرجذاب خواهد بود و شخصیت‌ها رنگ‌آمیزی خاص خود را نخواهند داشت. مثلاً شما به فیلم بنینی "زندگی زیباست" نگاه کنید. او دارد با همین فضای رنگی با تراژدی‌های جنگ جهانی دوم و کوره‌های آدم سوزی و ... شوخی می‌کند. داستان بر سر این است که تراژدی آنقدر غلیظ است که تو مجبوری برای نشان دادن آن و بیانش جوری که پس زده نشود، با آن شوخی کنی.

ببینید مهاجرت یکی از دغدغه‌های من است. مهاجرت به معنای ورود به یک فضای بیگانه است که با سرزمین مادری فاصله زیادی دارد و همیشه موجب تضاد فرهنگی عمیقی می‌شود. به نظر من ما در ایران اطلاعات بسیار کمی درباره مهاجرت داریم.

شما هم در "شرق شرق است" برای فهم شدن تراژدی، موقعیت و فضا را کمی فانتزی کردید؟

بله. با اینکه به اعتقاد من این داستان ملودرام است؛ اما در هر حال موقعیت غریب و سنگینی دارد. درگیری خیلی شدید است. اتفاقاتی که می‌افتد و بحران "من که هستم؟" در واقعیت مهاجرت و تضادهای فرهنگی خیلی خشن‌تر از آن چیزی است که ما می‌بینیم. ایوب خان دین گفته است "شرق شرق است" داستان خود من است و من خودم موقعیتی شبیه به سید بچه کوچک این نمایشنامه را در خانواده خودم داشته‌ام. شما در نظر بگیرید پدر خان دین انگلیسی - پاکستانی بوده است. خود ایوب متولد انگلیس است و مادرش انگلیسی است و در مجموع یک خانواده ناهنجار و پر از تضاد داشته است. شما این فضای ناهنجار را در همین متن می‌بینید.


بازیگران شما هر کدام تیپ خاص خود را دارند. سؤال این است که آنها چگونه به این تیپ رسیدند. آیا شما ابتدا نمایش را تحلیل می‌کنید یا اینکه از تیپ بیرونی مورد نظرتان به یک شخصیت می‌رسید؟

توجه داشته باشید که هیچکدام از این شخصیت‌ها به لحاظ شخصیت پردازی تیپ نیستند.


کاملاً درست است. من مقصودم در بازی‌ها و اجراست.

بله در اجرا این وجود دارد که بازیگران با تیپ‌های بیرونی، شخصیت را نشان می‌دهند. من معتقدم این بازیگرانند که خلاق هستند.کارگردان باید بازیگران را طوری هدایت کند که بدون کور شدن خلاقیتشان در میزانسن‌های دلخواهش قرار بگیرند. اگر ما در ارتباط با شخصیت توافق کنیم، خود بازیگر در میزاسن‌های درست قرار می‌گیرد و جنس بازی‌اش درست می‌شود. حتی برای آقای روحانی که تا به حال تئاتر بازی نکرده بودند و در واقع بازیگر سینما و تلویزیون هستند، من خودم بازی نکردم. بیشتر از طریق طرح سؤال بوده که بازیگران را هدایت کردم. من ایبو را که امید روحانی بازی کرده، یک دهان گشاد و بزرگ می‌دیدم و ایده‌ام برای بازی ایشان تنها این بود.


این توافق سر شخصیت چگونه اتفاق می‌افتد؛ با تحلیل‌های دور میز یا اتود کردن؟

ببینید ما تنها فضا را اتود کردیم. یعنی نکاتی مثل اینکه اصلاً مهاجرت چیست؟ یا چگونه با یک فضا و مکان جدید روبرو می شویم؟ یا مثلاً دعواهای یک خانواده مهاجر را اتود کردیم. این اتودها بر اساس همان اندیشه‌هایی بود که در متن نهفته است؛ چرا که هر نمایشنامه شیوه خاص خود را برای کار دارد. از این راه تلاش شد تا بازیگران به نقش نزدیک شوند و در واقع بتوانند نقش را روی صحنه زندگی کنند. البته در پرانتز بگویم که این زندگی کردن البته به معنای خود نقش شدن و یگانه شدن با آن نیست.


در صحنه نوعی دو پارگی بین فضای مغازه و خانه اتفاق افتاده،کمی درباره ذهنیت پشت این مسأله بگویید؟

میزانسن‌ها هرکدام تبدیل به قاب شدند و من این قاب شدن ها را دوست دارم. همین نکته به ما اجازه داده که پدر را در یک مبل جدا و در قابی جدا قرار دهیم تا بیگانگی و جدایی او را با دیگر اعضای خانواده نشان دهیم. یعنی فضای خالی از دیالوگی که بین او و دیگر اعضای خانواده وجود دارد را در میزانسن نمایش دهیم.


کافی شاپ شابو در دکور شما جایی متفاوت دارد، در یک ارتفاع قرار گرفته و به نوعی شکل کار شما را متفاوت کرده و بر عکس کل صحنه متحرک است، چرا؟

فارغ از شاکله‌اش که باید طراح جواب بدهد که چرا؟ من از این ارتفاع دفاع می‌کنم؛ چرا که به نوعی معرف موقعیت این دو نفر است و همچنین شخصیت شابو را افشا می‌کند. شما شابو را در یک بلندی و جبروت می‌بینید و ناگهان وقتی به خانه ایبو می‌آید، می‌بینید که او یک فرد کوتاه است، این در ارتفاع قرار دادن به ما این کمک را کرده بود که تضاد را نشان دهیم.


آقای روحانی مدام در حال پرخاش و فریاد است، به جز لحظه‌ای که می‌رود پیش شابو. ما به درون همه شخصیت‌ها می‌رویم، به جز ایبو. فکر نمی‌کنید این بازی بازیگر را یکنواخت می‌کند و ما هیچ لحظه متفاوتی در بازی او نمی‌بینیم.

ایبو همین است با همان دهان بزرگ و گشاد. اگر ما بپذیریم که همیشه مونولوگ می‌گوید، آن وقت چیزی دیگری نمی‌توانیم از او بسازیم، جز آنچه می‌بینید. اصلاً مهم نیست که ما بفهمیم او چه می‌گوید، او حرف تازه‌ای نمی‌زند، نکته این است که حرف کسی را نمی‌شنود.


شما نمایشنامه‌نویسان تازه‌ای را به ما معرفی کردید و در ضمن موضوع مهاجرت را به عنوان محور کار خود قرار دادید. آیا در آینده هم همین مسیر را پی خواهید گرفت؟

بله. حتماً همین کار را خواهم کرد. نمایشنامه بعدی ای که من می‌خواهم معرفی کنم، نامش "شمال شرقی" است و نوشته یک نمایشنامه نویس روسی -  سوئدی است. هنینگ مانکل نویسنده "قاتل بی‌رحم" را که معرفی کردم خیلی‌ها به دنبال شناخت بیشتر او رفتند و الآن کارهایش را تعقیب می‌کنند. اما قصه "شمال شرقی" قصه‌ای درباره گروگانگری تئاتر دابروسکاست. سه زن در این تئاتر در هنگام گروگانگیری به هم وصل می‌شوند که همسرانشان پیش از این کشته شده‌اند. در ضمن "قاتل بی‌رحم"، "شرق شرق است" و "رؤیای یک عکس" که نوشته خودم است، هر سه زیر چاپ هستند  و امیدوارم به زودی به دست علاقه مندان برسند. 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:, توسط اهورا | لينك ثابت |

» عناوين آخرين مطالب ارسالي
سال نو مبارک
فراخوان نوزدهمین جشنواره‌ی بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان
فراخوان اولین جشنواره تئاتر تک رضوی منتشر شد
فراخوان سوگواره تئاتر خیابانی ”واقعه”
فراخوان بخش تئاتر دومین یادواره هنری تجلی بصیرت سال 1391
تاریخ برگزاری جشنواره تئاتر شهر اعلام شد
بیوگرافی فرهاد اصلانی
جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی به "جدايي"رسید + اخبار مربوطه
فراخوان عضو گیری
مرد اول بازیگری ایران استعفا کرد
نامزدهاي بهترين بازيگران كمدي سال
تعامل خوب موسیقدانان با حوزه هنری منجر به تولید آثار معتبر شده است
جستاری درباره ارتباط تئاتر و مدرنیته
گفت‌و‌گو با ”مسعود رایگان” کارگردان نمایش ”شرق شرق است”
اختتامیه سی امین جشنواره فیلم فجر ، در شب بیست و سوم بهمن با معرفی برگزیدگانش برگزار شد.
فیلم اکران‌نشده مرحوم خسرو شکیبایی
اعلام برگزیدگان جشنواره تئاترفجر
اعلام برگزیدگان بخش نمایش های خیابانی، رادیو تئاتر، مسابقه عکس تئاتر و مسابقه تئاتر جشنواره تئاتر فج
نگاهی به نمایش ”در جست و جوی تاریخ تولد و انقراض ماموت‌ها” به کارگردانی ”علی راضی” از فرانسه
نگاهی به حواشی ششمین روز از سی امین جشنواره بین المللی تئاتر فجر